هر جا که نفت هست من هم هستم! / تکفیری ها از کجا تغذیه می شوند؟
چاه نفت، خاورمیانه، شیخنشینان عرب و ذخایر نفتی آمریکا اصطلاحانی هستند که بهعنوان نبض اقتصادی جهان تلقی میشود، که عظیمترین گردشهای مالی جهان با این کلمات عجین شده است، ولی این سکهٔ زر روی دیگری نیز دارد که میلیونها انسان بیگناه قربانی آن روی سکهای شدند که شاید دیدن آن نیاز دارد تا سری به تاریخ بزنیم و اسنادی را تورق کنیم.
در همین لحظه انسانهای زیادی به خاطر همین نفت زیر چکمهٔ ظالمان و تندخویان لگدمال و یا توسط گلولههای سربی سینههایشان شکافته میشود. تروریستهایی که سالیان دراز با عناوین مختلف سر از خاک استکبار بیرون میآورند و توسط آمریکا بهعنوان سلاحی از جنس اسلام و ظاهری اسلامگرایانه علیه خود اسلام مسلح شده اند، این روزها همانند غدهای سرطانی کشورهای مسلمان را یکی پس از دیگری به خود مبتلا میکند.
خبرهایی که از عراق و سوریه و عربستان و حتی کشورهایی چون اردن و ترکیه شنیده میشود شاید ایذاییترین خبرهایی باشد که خبرگزاریها منتشر میکنند. تجربه نشان داده جنگی درنمیگیرد مگر به خاطر کسب پول و سودی عظیم. در پس این حوادث هم بازیگر اصلی باز خود نفت است که هدف ثانویه به جهت کسب پول برای واریز به حسابهای اربابانشان در آنسوی اقیانوس اطلس بهحساب میآید. آری جنگهای امروز نه باهدف اسلامگرایی سلفی و نه باهدفهای ایدئولوژیک صرف بلکه باهدف گردش مالی نفت و ریختن آنها بهحساب آدمها و شرکتهایی است که ماحصل کارشان به تلاویو و اورشلیم میرسد.
در روزهای گذشته خبر از فروش نفت عراق به اسرائیل توسط دلالهای ترک و کرد مطرحشده، نفتی که توسط ترکیه از دلالهای کرد عراق خریداری و توسط آنها به اسرائیل فروخته میشود. اگر نقش ترکیه را طی 10 سال گذشته مرور کنیم هیچ کشوری بهاندازهٔ او در زیر چهره حقبهجانب و گاه اسلامخواه به اسرائیل و آمریکا کمک نکرده است و متحدی به این سرسختی در میان کشورهای اسلامی بعد از عربستان با آمریکا وجود نداشته است.
با مرور چند حادثه و واقعهی نهچندان دور پی میبریم که ترکها به بهانهٔ امن کردن مرزهای سوریه چه کمپهایی برای حمایت و پشتیبانی هزاران تروریست برپا کردهاند و همانند یک سیستم نظامی دست به تجهیز تروریستها زده و گاه نقش امدادرسانی و ترتیب اسکان صحرایی آنها و نقش لجستیکی بازی کرده و درازای آن پولهای کثیفی را طلب میکند که آغشته به خون هزاران مسلمان بیگناه و زنان و کودکانی است که به فجیعترین شکل به قتل رسیدهاند.
جان مایکل راموس یکی از دلالان عظیم نفتی که با داشتن 4 تابعیت، خود را متعلق به جزیرهٔ نفتی جهان میداند و با شعار "هر جا که نفت هست من هم هستم" پایش را به ترکیه گذاشته و با عقد قراردادهایی عظیم با شرکتهایی چندملیتی که اعم آنها اسرائیلی هستند حلقهٔ مفقودهٔ این ماجرا را بهخوبی هویدا کند.
حال اگر وضع ترکیه را بررسی کنیم بهاشتباه عظیم او و اتحاد این کشور بهظاهر مسلمان با استکبار پی خواهیم برد.
ترکیه با هر قیمتی میخواهد خود را به اتحادیه اروپا وارد کند و ازاینرو از دادن هر باجی دریغ نمیکند. او حاضر است که مراکز فساد و فحشا و آزادیهای جنسی را به هر قیمتی برپا کند و یا خاکش را در اختیار ناتو و کشورهای غربی قرار دهد تا سامانههای راداری جاسوسی و پایگاههای نظامی خود را برپا کنند. همه این کارها تنفروشی ترکیه به اربابانی است که اگر لحظهای احساس کنند منافعشان درخطر است فرار را برقرار ترجیح میدهند و ترکیه را در بحرانهای نظامی و اجتماعی تنها بگذارند.
اشتباه ترکیه این است که تصور میکند تروریستها کاری با او ندارند و میتواند با دادن باج به آنها و یا آمریکا و رژیم اشغالگر قدس سگهای هار بی قلاده را تحت کنترل داشته باشند. قطعاً اگر گروههایی همانند داعش و پژاک قدرت بیشتری بگیرند دهانهٔ ماشین جنگی خود را به سمت سواحل زیبا و مراکز جذاب ترکیه چرخانده و بلایی که بر سر سوریه آمد را بر سر ترکهای خوشنشین درخواهند آورد.
روابط ترکیه با مستشاران غربی در جهت تجهیز آنها بهعنوان ژاندارم منطقه نقشهای است که قبل از پیروزی انقلاب برای ایران کشیده شده بود؛ اگر امروز ترکیه بهظاهر پیشرفته و مدرن شده است تماماً نمایشی پوشالی از امکانات عاریهای است و اگر روزی ترکیه بخواهد خود را از این بازی کثیف بیرون بکشد قطعاً وضعی فجیعتر از امروز عراق خواهد داشت.
آمریکا با ایجاد پایگاههایی در مناطقی همچون عربستان، بحرین، امارات و حتی قطر در خلیجفارس، اردن در خاور نزدیک شرق اروپا و ترکیه در شمال غربی ایران، بخشی از عراق را نیز مدتها به شکل ولایتی مستقل مرز کشی کرده است و افراد خودفروخته و مهرههای واسط خود را در آنجا جا ساز کرده است که بهوقت لازم بتواند با تجزیه عراق و تجمیع نیروها خط نیروهای انسانی و استراتژیک خود را به هم متصل کند.
فروش نفت عراق به اسرائیل شاید مانوری برای آزمون این نیروها باشد. یکی از بکرترین و مخفیترین ردپاهای آمریکا و صهیونیستها عوامل نفوذی در کردستان عراق است که شاید نقش کاتالیزور این معادلات را بازی میکنند.
ولایت خودمختار کردستان عراق با دلیل داشتن وضعیت استراتژیک بهنوعی انبار مهمات تحرکات شرق عراق بهحساب میآید و سالیان دراز در رویای استقلال از دولت مرکزی از هیچ عملی برای رسیدن به این عمل فروگذاری نکرده است. حال اگر کردستان به نیت جداییطلبی در برابر عراق مرکزی مسلح شود قطعاً خود را در دامان اسرائیل انداخته و از جانب ترکیه و عربستان و دیگر کشورها حمایت میشود و این حمایت بهنوعی آتش زدن فتیلهٔ یک جنگ عظیم منطقهای و یا شاید جهانی باشد که قطعاً گروههایی مانند تجزیهطلبان نخستین قربانیان این حوادث خواهند بود.
اما همانطور که تجربه نشان داده نقشهکشانی که در اتاقهای پنتاگون و یا جاسوس خانههای رژیم صهیونیستی مشغول کشیدن نقشههای شوم هستند همیشه در قبال مسلمانان اشتباه کردهاند. شاید معادلات بیانشده روی کاغذ به نتیجه برسد ولی قطعاً چرخش نیروها و اتحاد مسلمانان غیور بخش نانوشته و البته پیشبینینشده این تئوریها خواهد بود. همیشه نیروی ایمان و مسلح شدن افراد مسلمان به سلاح اعتقاد به خدا و استمداد از او، دشمن را زمینگیر کرده و این بار نیز شکست از آنکسانی خواهد بود که به نیت پول دین خود را به دلارها فروخته و بهنوعی تنفروشان سیاسی و نظامی شدهاند.